120#

ساخت وبلاگ

امکانات وب

خیلی وخته تمومِ جونم درد میکنه...

موای سرم حتی...

پوست بدنم...

و همش یاد کتاب آنسوی مرگ میوفتم و آرامشی که بعد از مرگ هست...

و اون حس رهایی...

و بعد یاد اون فرازای دعا کمیل میوفتم که میگه خداجون من دیگه

حالم ازین جسم ضعیف و ذلیل خودم بهم میخوره خودت بهم رحم 

کن...

اینجوری نمیگه ها...الانم نمیتونم برم بگردم معنی دقیقشو ولی فکنم

همچین چیزی میگه...

بعد خلاصه هه ی یاد اون رهایی میوفتم و هه ی یاد اون فراز...

و هه ی میگم خدایا من دیگ تحمل این جسم و ضعف ها و بدبختیاشو

ندارم دیگه...

نمیدونم چیکار میخوای بکنی...

79#...
ما را در سایت 79# دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chayeesard بازدید : 67 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 12:32