مثلا برنجشو میذارم خیس بخوره و گوشتشو میذارم تو زودپز...
تند تند آماده میشم میرم به کارای خودم میرسم...
ساعت دوازده و نیم یک بدو بدو میام بقیه ی غذارو اماده میکنم
و خونه رو مرتب میکنم و بریز بپاشامو جمو جور میکنم...
و بعد "مرد" میاد خونه...
ناهارو میخوریم چایی رو میذاریم دم بکشه و یکیمون ظرفارو میشوره...
و تا آخره شب یا فیلم میبینیم یا بیرون میچرخیم یا خونه ی مامانا...
میدونید... تقریبا هر روز که از خونه میره بیرون میگه نمیخواد زحمت
بیوفتی و اذیت شی ولی من به شدت لذت میبرم از آشپزی کردن...
از مرتب کردن خونه...
از اینکه برنجم ک دم کشید و خورشم جا افتاد یه لیوان چای میارم
و میشینم کتاب میخونم تا وختی صدای "قرچ" در میاد...
و همین لذت بردنِ باعث شده این دو هفته به همین منوال بگذره...
راستی... امروز ماهیچه پلو درست کردم...
79#...برچسب : نویسنده : chayeesard بازدید : 69